loading...
اهل سنت ویکیپدیا
جهاندیده بازدید : 6 2013/07/30 نظرات (0)

مردانگی چیست و مردان چه کسانی هستند؟

timthumروزی عمر بن خطاب با جمعی از صحابه رضی الله عنهم در یکی از خانه های مدینه نشسته بودند، که (عمر رضی الله عنه) به ایشان گفت: (چیزی را) آرزو کنید، بعضی گفتند: آرزو می کنم تمام این خانه پر از نقره شود تا در راه خدا انفاق نمایم، دیگری گفت: آرزو می کنم تمام این خانه پر از طلا شود تا در راه خدا انفاق نمایم، یکی دیگر گفت: من شمشیر و نیزه هایی را آرزو می کنم تا به وسیله ی آن ها به مجاهدین کمک نمایم. اما عُمَر، که از نیاز دعوت ها و نهضت ها بسی آگاهی داشت فرمود: ولی من آرزو می کنم تمام این خانه پر از مردانی هم چون ابوعبیدة بن جرّاح، سالم مولی ابوحذیفه (سالم آزاد کننده ی ابوحذیفه است، به همین خاطر مولی ابوحذیفه نامیده شده است) و معاذ بن جبل شود تا در راه اطاعت از الله از آن ها استفاده نمایم.

اگر امروز برای ما نیز این مجال فراهم شود که چیزی را برای این امت عربی و اسلامی آرزو نماییم، آرزو می کنیم این امت صاحب مردانی هم چون آنان شود، چرا امت عرب در جایی زندگی می کنند که حاصل خیزترین سرزمین، معتدل ترین و بهترین آب و هوا و صاف ترین آفتاب را دارد و از جایگاهی بسیار مناسب برخوردار است و  بیش ترین معادن و ثروت ها را داراست، اما چیزی وجود دارد که از تمام این ها مهم تر است، معدنی گران بها که از دیگر معادن و از نفت مهم تر می باشد، معدن مردان؛ چرا که مردان اکسیر زندگی، اساس راه اصلاح، ستون نهضت ها و روح دعوت ها هستند. هر چه قدر لایحه و قانون می خواهی وضع نما، تا زمانی که مردانی پیدا نشوند که آن را به اجرا برسانند،  بیش از جوهری بر روی کاغذ چیز دیگری نیستند . . . هر چه می خواهی برنامه های تربیتی و آموزشی تصویب کن، تا زمانی که مردانی پیدا نشوند که آن را تدریس نمایند ثمره ای نخواهند داد . . . هر چه قدر می خواهی اسلحه بساز و ذخیره نما، تا زمانی که مردانی جنگجو پیدا نشوند، این اسلحه ها، نقش شان را ایفا نخواهند کرد، چرا که قدرت به اندازه ای که در دل سرباز نهفته شده، در تیزی سلاح نهادینه نشده است و تربیت به قدری که در روح معلم وجود دارد، در صفحه های کتاب نخواهد بود و عدالت را به اندازه ای که در وجود قاضی می توان پیدا کرد، در نوشته کتاب قانون نمی توان به دست آورد.

روایت شده که عمرو بن عاص با سپاهی کوچک آمده بود تا مصر را فتح کند و امپراطوری رومانی را از این کشور بیرون نماید. این سپاه شامل چهار هزار سرباز بود. عمرو بن عاص پیکی را به عمر فاروق فرستاد تا در خواست کمک نماید. او چهار هزار مرد را به سمت عمر بن عاص فرستاد که چهار مرد ریاست آن ها را به عهده داشتند و عمر هر کدام از این چهار نفر را هزار نفر به حساب آورده بود تا سپاه دوازده هزار نفری اش دیگر شکست نخورد . . . اما سؤال این جاست که مرد کیست؟ آیا مرد همان موجود مذکر بالغ بنی بشر است؟ اگر این طور باشد، تعداد مردان چقدر زیاد است!

مردانگی به سن بالاتر نیست چرا که بی شمارند پیرمردانی که هفتاد ساله اند اما دلی هفده ساله دارند و نسبت به چیزهای بیهوده ای خوشحال می شوند، از چیزهای بس کوچکی ناراحت می گردند، از چیزی که در آن مالکیتی ندارند برمی دارند و آن چه دارند را سخت نگه می کنند تا کسی با ایشان شریک نشود؛ پس در واقع آن ها کودکانی خردسال هستند اما ریش و سبیل دارند . . . و چه نوجوانان کم سن و سالی هستند که مردانگی زودهنگام را در گفتار و کردار و اخلاق و اندیشه شان می توانی پیدا کنی.

روزی هیئتی، نزد یکی از خلفاء آمد. آن ها پسرک بالغی را پیش قدم کردند که با زبان ایشان صحبت می کرد. خلیفه گفت: کسی که سن و سالش بیش تر از توست جلو بیاید. او گفت: ای امیر مؤمنان اگر به سن و سال بود، در این امت کسانی وجود داشتند که در خلافت از تو سزاوارتر بودند، ولیکن اگر خداوند به شخصی زبانی سخنور و دلی نگهدار داده باشد پس او سزاوار است که پیش قدم شود و صحبت نماید . . .

مردانگی همچنین به بزرگی هیکل نیست. قرآن کریم درباره ی جماعت منافقان برای ما می گویند: “و إذا رأیتهم تعجبک أجسامهم” (هنگامی که ایشان را می‌بینی، پیکر، و سیمایشان تو را به شگفتی می‌آورد). همچنین در حدیثی گرانقدر چنین آمده: مردی بزرگ هیکل را می آورند، پس نزد خداوند پر پشه ای وزن ندارد و اگر می خواهید این گفته ی الله متعال را بخوانید: “فلا نقیم لهم یوم القیامة وزنا” (و در روز رستاخیز ارزشی برای ایشان قائل نمی‌شویم). (روایت بخاری در تفسیر)

عبدالله ابن مسعود نیز کوتاه قامت و لاغر اندام بود. روزی جمعی از صحابه، دو ساق پای او را دیدند در حالی که ضعیف و لاغر بودند و به آن خندیدند. پیامبر (ص) فرمودند: به چه می خندید؟ گفتند: به نازکی دو ساق پایش. پیامبر (ص) فرمودند: قسم به کسی که نفس من در دستان اوست این دو (این دو ساق پا) در میزان (خداوند) از (کوه) احد سنگین تر هستند. (روایت احمد)

همچنین مردانگی به ظاهر نیست. “پس همانا خداوند به صورت های شما نمی نگرد بلکه به دل هایتان نگاه می کند. (روایت مسلم)” . . . شاید ژولیده ای که از در خانه ها رانده شده است، اگر به خداوند قسم خورد، خداوند به او نیکی روا می دارد.

همچنین مردانگی به مال و ثروت نیست. چه بسا شخصی در چشم ما ثروتمند است اما فقیر می باشد و شخصی فقیر می نماید و ثروتمند است. و نباید فراموش کرد که ثروت در داشتن هر چه بیش تر مال دنیا نیست، بلکه ثروت واقعی غنای نفس است.

مردانگی به جاه و مقام نیز نیست. چه بسیارند مردمانی که منصب های بزرگی دارند، کارهایی را اداره می کنند، ریاست کارخانه هایی را به عهده دارند و وزارتخانه هایی در دست شان می باشد، اما  تمام این ها مانع آن نشده که قامت شان را در راه به دست آوردن درجه ای بالاتر خم نکنند و کرامت شان را برای کسب منصب و مالی قربانی ننمایند. مقام شان بالا رفته و نفس و همت شان ذلیل گشته است.

برادران و خواهران مسلمانم! پس مردانگی چیست و مردان چه کسانی هستند؟ . . . .

منبع: ینابیع تربویة

مترجم: تابش

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 45
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 66
  • بازدید امروز : 4
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 5
  • بازدید ماه : 19
  • بازدید سال : 95
  • بازدید کلی : 692